محتوای بصری که این روزها بیشتر بر سر زبانها افتاده، قدمتی دیرینه دارد. قبل از اینکه انسانها موفق به اختراع خط (بخوانید محتوای متنی) شوند، این تصاویر بودند که زبان مشترک آدمهای اولیه را شکل دادهاند. با گسترش شبکههای اجتماعی و رونق دنیای دیجیتال، محتوای تصویری جایگاه خود را در ذهن مخاطبان تثبیت کرده و از گونههای مختلف آن بسیار استفاده میشود.
موشن گرافیک یکی زیرشاخههای محتوای بصری است که در دستهبندی ویدئوها قرار میگیرد و طرفداران زیادی دارد. به عنوان مثال برنامه “دیرین دیرین” یا ویدیوهای معروف عنبوسازان نمونههای بهیادماندنی از موشن گرافیکها هستند که افراد زیادی آنها را میشناسند. برای درک بیشتر شما، بیایید به تماشای یک نمونه موشن گرافیک بپردازیم و سپس مطلب را ادامه دهیم.
موشن گرافیک؛ از آغاز خلقت
در اواسط قرن بیستم بود که نیاز به سبکی جدید از محتوای ویدیویی احساس شد که بتواند پیام را به دور از مشکلات فیلمبرداری به مخاطبان منتقل کند. مشکلاتی مانند؛ هزینه بالای فیلمبرداری، بازیگران، هزینه بالای صحنه و … .
در سال 1955 بود که در تیتراژ فیلم مردی با بازوی طلایی آلفرد هیچکاک، مخاطبان با نوع جدید از ویدیو آشنا شدند که با بهحرکت درآوردن المانهای از پیش طراحی شده، دست کارگردان را برای هر کاری، باز میگذاشت.
چرا موشن گرافیک میتواند انتخاب مناسبی باشد؟
این نوع از محتوای بصری به شما کمک میکند که مفاهیم را به بهترین شکل ممکن به مخاطبان هدف خود انتقال دهید. مثلا فرض کنید که در حال تماشای یک ویدیو هستید و بازیگر مدام در حال ارائه آمارهای مختلفی است؛ در این حالت شاید نتوانید تمام اطلاعات را به خاطر بسپارید یا حتی بهدرستی آمار و ارقام ارائه شده را متوجه نشوید.. حالا فرض کنید آمار و ارقامی که اعلام میکند را به صورت گرافیکی در گوشه و کنار تصویر مشاهده کنید؛ آیا باز هم دچار سردرگمی میشوید؟ آیا باز هم اطلاعات را ناقص دریافت میکنید؟ در حقیقت پژوهشی اعلام کرده که یک تصویر بصری تا 8 برابر بیشتر از یک متن، به اید مخاطبان میماند.
در کنار این مزیت، موشن گرافیک این امکان را برای شما فراهم میکند که مخاطبان هدف خود را تحت تاثیر قرار دهید و با هزینهای بسیار کمتر از ویدئوهایی که به شکل تیزر هستند، پیام خود را به مخاطبانتان برسانید. در تصویربرداری برای ویدیو، شما نیاز به تجهیزات و نفراتی دارید که هر کدام میتوانند هزینههای زیادی برای شما به همراه داشته باشند. جدای این مسئله، باید هزینهای را برای عوامل فیلمبرداری هم درنظر بگیرید.
اما در موشن گرافیک، نیازی به این موارد ندارید و تنها چیزی که لازم است، شناخت دقیق نیاز مخاطبان و چاشنی خلاقیت است. به همین دلیل ساخت موشن گرافیک میتواند گزینه مقرون بهصرفهتری به حساب آید، چراکه به عنوان مثال می تواند هزینه تبلیغات در شبکه های اجتماعی را کاهش دهد.
همچنین موشن گرافیکها، جایگاه ویژهای در میان کاربران شبکههای اجتماعی باز کردهاند. با توجه به نتایجی که برنامههایی مانند دیرین دیرین بهدست آوردهاند، میتوانیم بگوییم افراد از موشن گرافیک استقبال زیادی کردهاند. که برای هر کسبوکاری میتواند یک اتفاق مثبت باشد و بر اساس آمار این نوع ویدئوها 48 درصد بازدید بیشتری را نسبت به سایر انواع محتوای ویدئویی در شبکههای اجتماعی تجربه میکنند.
طراح موشن گرافیک کیست؟
ساختن و طراحی موشن گرافیک هم مهارتی است که نیاز به آموزش و تمرین دارد. شخصی که میخواهد به عنوان طراح موشن گرافیک فعالیت کند، باید به نرمافزارهای ساخت آن مسلط باشد، قواعد و اصول انیمیشن را درک کند (منظور قواعد 12گانه انیمیشنسازی شرکت دیزنی است که در دنیا شهرت دارد. این اصول به شما آموزش میدهد که چگونه تصاویر را درست به حرکت در آورید تا حسی که دارند به خوبی منتقل شود.)
در نهایت هم یک طراح موشن گرافیک باید بتواند طرحی که در ذهن دارد را به خوب به تصویر بکشد و از رنگها به درستترین شکل ممکن استفاده کند.
تفاوت موشن گرافیک و انیمیشن
بسیاری از افراد تفاوتی میان موشن گرافیک و انیمیشن قائل نمیشوند و هردوی این مفاهیم را یکی میکنند. البته که این دو شباهتهای زیادی دارند؛ اما نمیتوان آنها را یکی دانست و چشم بر تفاوتهای آنها بست. برای اینکه بهتر متوجه تفاوتها شوید، مرور دوباره تعریف انیمیشن خالی از لطف نیست:
در تعریف کلی، هر تصویری که به حرکت در آید را انیمیشن مینامند. با توجه به این جمله، میتوان گفت که موشن گرافیک هم نوعی از انیمیشن است و زیر مجموعه آن به حساب میآید. وجه تمایز موشن گرافیک و انیمیشن در یک نکته اساسی خلاصه میشود و آن چیزی نیست جز روایت داستانی!
در انیمیشنها غالبا کاراکتری وجود دارد و در کنار آن داستانی روایت میشود؛ اما در موشن گرافیک، کاراکترها جان ندارند و معمولا اطلاعات و دادهها از طریق اشکال بیان میشوند. اجازه دهید با ذکر یک مثال موضوع را با شفافیت بیشتری توضیح دهیم.
همه ما در دوران کودکی و نوجوانی، انیمیشنهای خاطرهانگیزی را مشاهده کردیم که از جمله آنها میتوان به «شرک» اشاره کرد. در این انیمیشن، شخصیت اصلی داستان یک «غول سبز رنگ» است که برای نجات جان «پرنسس فیونا» به مبارزه با اژدها میرود. چیزی که شما در انیمیشنها به خاطر میآورید، کاراکتر اصلی داستان و قصهای است که پیرامون آن شکل گرفته است.
در همین حال موشن گرافیک Feezyomory را بهیاد بیاورید؛ تمرکز این موشن گرافیک روی انتقال بهتر اطلاعات به مخاطب است و هیچ خبری از قصه و کاراکتر خاصی نیست. در واقع شما بعد از تماشای موشن گرافیک نمیتوانید یک شخصیت اصلی معرفی کنید و داستانی را متوجه شوید، به جای آن اطلاعات مفیدی را به سادگی کسب کردید و به خاطر سپردید. البته این اتفاق همیشگی نیست و گاهی ممکن است موشن گرافیک هم یک شخصیت اصلی با یک داستان داشته باشد و بالعکس.
اگر به دنبال نمونهکارهای بیشتر هستید؛ ما در آژانس هارمونی افتخار همکاری با بیش از 50 برند بزرگ کشور را داشته ایم، پس نمونه کارهای موشن گرافیک را از دست ندهید.
انواع موشن گرافیک
حالا که با مفهوم موشن گرافیک آشنا شدید، نوبت معرفی گونههای مختلف آن است تا بتوانید در شرایط و موقعیت مناسب از آنها بهرهمند شوید و نتایج مطلوبی کسب کنید.
اینفوموشن (Info Motion)
همانطور که از نام اینفوموشن پیداست، ترکیبی از اینفوگرافیک و موشن گرافیک است. از اینفوموشن در مواقعی استفاده کنید که قصد آموزش یک مفهوم پیچیده یا توضیح اصطلاحی تخصصی را دارید. اینفوگرافیکها به وجود آمدهاند تا اطلاعات را در کوتاهترین زمان ممکن انتقال دهند؛ حال اگر میزان این اطلاعات زیاد باشد و نیاز به چند اینفوگرافیک داشته باشید، بهتر است آنها را به اینفوموشن تبدیل کنید و نتیجه بهتری بگیرید.
استاپ موشن (Stop Motion)
در محتواهای تبلیغاتی خود و هرجایی که به خلاقیت و جذابیت بصری نیاز داشتید، از استاپ موشن کمک بگیرید. استاپ موشنها به شدت برای کاربران جذاب هستند و با کمی نوآوری در آنها میتوانید تبلیغات پربازدهی داشته باشید.
ویدئو موشن (Video Motion)
گاهی قرار است تمامی خدمات کسبوکار خود را ارائه دهید یا محصول جدیدی وارد بازار کردهاید که نیاز به توضیح دارد، در این موارد که حالت گزارش دارند، بهتر است از ویدئو موشن استفاده کنید. به عبارت دیگر فردی جلوی دوربین توضیحات لازم را ارائه کند و همان توضیحات به شکل گرافیکی در اطراف آن نمایان شوند تا تاثیر بیشتری بگذارد.
لوگوها و آیکونها
لوگوها و آیکونها هم اگر به حرکت در آیند، زیباتر به نظر میرسند. با استفاده موشن گرافیک میتوانید حرکت زیبایی را برای شکلگیری آیکونها و لوگوی خود طراحی کنید و حتی در انتهای ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر میکنید، از آنها بهرهمند شوید.
موشن گرافیکها در موارد دیگری هم میتوانند کاربرد داشته باشند. اگر قصد دارید اطلاعات دقیقتری در مورد انواع موشن گرافیک به دست آورید، میتوانید به صفحه خدمات طراحی موشن گرافیک مراجعه کنید.
ابزارهای موشن گرافیک
موشن گرافیک هم درست مثل هر حرفه دیگری یک سری ابزارآلات دارد. تجربه نشان داده در بسیاری از کارهای گرافیکی، خلاقیت حرف اول و آخر را میزند و اینکه توسط چه ابزاری پیاده میشود، اهمیت چندانی ندارد؛ در حال حاضر هر یک از این ابزارها امکاناتی را فراهم کردهاند تا بتوانند به تنهایی عصای دست شما باشند و در ساخت یک موشن گرافیک حرفهای یاریتان کنند.
- افترافکت (Adobe After Effects)
- پریمیر (Adobe Premiere)
- فوتوشاپ (Adobe Photoshop)
- ایلستریتور (Adobe Illustrator)
اگر قصد اضافه کردن تصاویر وکتوری را به ویدئوی خود داشته باشید، ایلستریتور است که میتواند شما را همراهی کند. حتی در برخی از مواقع نسبت به فوتوشاپ هم بهتر عمل میکند و تصاویر گرافیکی باکیفیتتری را در اختیار طراحان قرار میدهد.
در کنار این ابزارهای مهم و ضروری، چندین ابزار دیگر هم وجود دارد که در برخی از مواقع میتوانند راهگشا باشند. مثل تریدیمکس (3DMAX) در زمانی که قصد طراحی موشن سهبعدی دارید، در ادامه نگاهی به این ابزارها میاندازیم.
- انیمیت (Adobe Animate)
- ناک (Nuke)
- تریدیمکس (3DMAX)
- هدینی (Houdini)
- مایا (Maya)
- موهو (Moho)
- بلندر (Blender)
کلام آخر
موشن گرافیک اگر باکیفیت و طبق اصول تولید شود، میتواند مخاطبان زیادی را برای شما جذب کند. با شناخت درست مخاطبان هدف خود و انتخاب موضوعی مناسب با این شکل محتوا، میتوان از آن بهترین نتیجه را کسب کرد. در این راه اگر نیاز به مشاوره داشتید، میتوانید با همکاران ما در آژانس هارمونی ارتباط بگیرید.
به نظر شما استفاده از موشن گرافیک چقدر در جذب مخاطبان میتواند تاثیرگذار باشد؟ با به اشتراک گذاشتن نظر و تجربه خود، به کاملتر شدن این مطلب کمک کنید.